کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گسترده
فرهنگ فارسی معین
(گُ تَ دِ) (ص مف .) پهن کرده ، پهن شده .
-
واژههای مشابه
-
گسترده شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) منتشر شدن .
-
جستوجو در متن
-
دامنه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) دارای وسعت ، گسترده .
-
مبثوت
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) پراکنده ، گسترده .
-
مفروش
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) گسترده شده ، فرش کرده شده .
-
منشور
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (اِ مف .) نشر شده ، گسترده شده . 2 - برانگیخته شده ، مبعوث .
-
ممهد
فرهنگ فارسی معین
(مُ مَ هَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - گسترده شده . 2 - آماده شده .
-
وارف
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (ص .) 1 - گسترده ، وسیع . 2 - بسیار سبز.
-
افکنده
فرهنگ فارسی معین
(اَ کَ دِ) (ص مف .) 1 - انداخته ، بر زمین زده . 2 - گسترده . 3 - به حساب نیامده ، مطرود.
-
انبساط
فرهنگ فارسی معین
(اِ بِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) باز شدن ، گسترده شدن . 2 - شاد و خوشرو شدن . 3 - (اِمص .) شادمانی .
-
بسیط
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] (ص .) 1 - گسترده . 2 - گشاد، پهن . 3 - خالص . 4 - ساده ، بدون ترکیب .
-
تمهد
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ هُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - گسترده شدن . 2 - آسان شدن . 3 - توانا شدن بر چیزی .
-
چیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) 1 - گل یا میوة از درخت کنده شده . 2 - برگزیده ، منتخب . 3 - گسترده و پهن شده به نظم .