کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گس
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص .) (عا.) مزه ای که دهان را می بندد.
-
جستوجو در متن
-
گز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص .) گس .
-
زمخت
فرهنگ فارسی معین
(زُ مُ) (ص .) (عا.) 1 - گس ، هر چه که طعمی گس داشته باشد. 2 - درشت ، ناهنجار. 3 - بخیل .
-
دبش
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص .) 1 - عالی ، بسیار خوب . 2 - گس ، دارای مزة تُرش .
-
عفص
فرهنگ فارسی معین
(عَ فِ) [ ع . ] (ص .) 1 - تندمزه ، گس . 2 - قابض .
-
خرمالو
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِ.) درختی است جزو تیره های نزدیک به تیرة زیتونیان دارای برگ های درشت و میوه ای با پوست نازک و نارنجی رنگ ، طعم آن در ابتدا گس و پس از رسیدن شیرین می شود.
-
انغوزه
فرهنگ فارسی معین
(اَ زِ یا زَ) (اِ.) =انگژد. انگوژد. انگژه . انگوژه : صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و به آن صمغ انجدان نیز گویند و آن به صورت دانه های صمغی به درشتی یک نخود تا یک گردو دیده می شود و به رنگ های زرد، قهوه ای و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش ش...