کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گری گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
روشن گری
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (حامص .) رفع ابهام ، ایضاح .
-
سلیطه گری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (حامص .) زبان درازی ، بدزبانی .
-
طیره گری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (حامص .) خشم ، غضب .
-
ناشی گری
فرهنگ فارسی معین
(گَ) [ ع - فا. ] (حامص .) بی تجربگی ، تازه کاری .
-
یاغی گری
فرهنگ فارسی معین
(گَ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - دشمنی ، عداوت . 2 - سرکشی .
-
کنسول گری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ فر - فا. ] (اِ.) اداره یا محل کار کنسول .
-
لوطی گری
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (حامص .) جوانمردی .