کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریه و ناله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گریه انداختن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ تَ) (مص م .) (عا.) گریاندن ، گریانیدن .
-
جستوجو در متن
-
زنجموره
فرهنگ فارسی معین
(زَ جِ یا جَ رِ)(اِ.) آه و ناله ، گریه و زاری .
-
نوانیدن
فرهنگ فارسی معین
(نَ دَ) (مص م .) 1 - جنباندن . 2 - به گریه و ناله درآوردن .
-
زاغ و زوغ
فرهنگ فارسی معین
(غُ) (اِ.) (عا.) 1 - فرزندان خردسال و اقوام نزدیک کسی . 2 - شور و غوغا و آشوب . 3 - گریه و ناله .
-
ونگ ونگ کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. ~. کَ دَ) (مص ل .) (عا.) آهسته و جویده جویده ، با صدایی پست شبیه به گریه و ناله حرف زدن .