کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرفتن یا برداشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) 1 - (مص م .) عصاره گرفتن ، استخراج شیرة میوه . 2 - (مص ل .) به آبرو و اعتبار رسیدن .
-
اندازه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ) (مص ل .) قیاس گرفتن .
-
بل گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(بُ. گِ رِ تَ) (مص م .) (عا.) 1 - چیزی را از روی هوا گرفتن . 2 - مجازاً از یک فرصت مناسب به نفع خود سود جستن .
-
بو گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) (مص ل .) گندیدن ، فاسد شدن .
-
بطر گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) مغرور شدن ، سرمست شدن .
-
پس گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~گِ رِ تَ) (مص م .) چیز داده را گرفتن ، بازگرفتن ، واستدن ، متاع فروخته شده را از مشتری بازگرفتن و رد بهای آن .
-
پند گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(پَ. گ ِ ر ِ تَ) (مص ل .) عبرت گرفتن .
-
پو گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) (مص ل .) 1 - رفتن . 2 - دویدن .
-
بیعت گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) عهد و پیمان از کسی گرفتن .
-
پیشه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ)(مص م .) کاری را به عنوان پیشه قرار دادن .
-
پیشی گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِتَ) (مص ل .) 1 - سبقت گرفتن ، جلو زدن . 2 - برتری پیدا کردن .
-
جا گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) (مص ل .) 1 - در جایی استقرار یافتن . 2 - جایی را به خود اختصاص دادن .
-
جوش گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) (مص ل .) مضطرب شدن .
-
چاشنی گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ تَ) (مص م .) 1 - مزه کردن ، چشیدن . 2 - مزه کردن غذا توسط کسی که مأمور این کار بود، پیش از غذا خوردن پادشاه .
-
جان گرفتن
فرهنگ فارسی معین
(گِ ر تَ) (مص ل .) 1 - زندگانی یافتن . 2 - نیرو گرفتن پس از بیماری .