کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردنه
فرهنگ فارسی معین
(گَ دَ نِ) (اِ.) راه پُر پیچ و خم و سخت در بالای کوه .
-
گردنه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) نک وردنه .
-
جستوجو در متن
-
گدوک
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِ.) گردنة کوه ، جایی در کوه که برف زیادی می بارد و رفت و آمد مشکل است .
-
عقبه
فرهنگ فارسی معین
(عَ قَ بِ) [ ع . عقبة ] (اِ.) 1 - گردنه ، راه سخت کوهستانی . 2 - کنایه از: کار سخت و دشوار. ج . عقبات .
-
کوتل
فرهنگ فارسی معین
(کُ تَ) [ تر - مغ . ] (اِ.) = کتل : 1 - تپه ، گردنه . 2 - علمی که پیشاپیش دسته های عزاداری ایام محرم و صفر حرکت دهند و آن مرکب است از چوبی که با پارچه های رنگارنگ یا ابریشمی آن را تزیین کنند.