کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گران کردن رکاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گران آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) ناگوار افتادن ، ناگوار آمدن .
-
گران روح
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) [ فا - ع . ] بدخوی ، بدمعاشرت . مق سبک روح .
-
گران سایه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ) (ص مر.) کنایه از: شخص عالی مق ام .
-
گران پایه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ) (ص مر.) گران قدر، بلند - مرتبه .
-
گران جان
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) 1 - سخت جان . 2 - پست ، دون .
-
گران سر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ)(ص مر.) متکبر، خو د خواه .
-
گران سرشت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . س ِ رِ) (ص مر.) 1 - متکبر. 2 - باوقار.
-
گران سنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ) (ص مر.)وزین ، سنگین .
-
گران قدر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . قَ)(ص مر.) گران پایه ، ارجمند.
-
گران قیمت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . قِ مَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) گران بها، پرارزش . مق ارزان قیمت .
-
گران مغز
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ) (ص مر.) نک گران سر.
-
گرز گران
فرهنگ فارسی معین
(گُ زِ گِ) (اِمر.) کوپال سنگین .
-
جستوجو در متن
-
رکاب
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - حلقه ای فلزی در دو طرف زین که سوار هنگام سوار شدن پا را در آن قرار می دهد. ج . رُکَب . 2 - پله مانندی از فلز در بخش ورودی و خروجی اتوبوس . ؛پا در ~ بودن حاضر بودن ، آماده بودن . ؛ ~گران کردن تند راندن .