کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گران شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثقالت
فرهنگ فارسی معین
(ثَ لَ) [ ع . ] (مص ل .) سنگین شدن ، گران شدن .
-
تثقل
فرهنگ فارسی معین
(تَ ثَ قُّ) [ ع . ] (مص ل .) گران شدن .
-
نرخ گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ) (مص ل .) گران بها شدن .
-
نفاست
فرهنگ فارسی معین
(نَ سَ) [ ع . نفاسة ] (مص ل .) 1 - خوبی ، لطافت . 2 - گران مایه بودن ، گران بها شدن .
-
محتکر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ کِ) [ ع . ] (اِفا.) کسی که کالاها را در انبار نگه می دارد تا پس از گران شدن بفروشد.
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن . 2 - (مص م .) آزمودن وزن چیزی در دست .
-
غلاء
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن نرخ چیزی . 2 - (اِمص .) گرانی . 3 - قحطی ، نایابی .
-
جهنم
فرهنگ فارسی معین
(جَ هَ نَّ) [ معر. ] (اِ.) دوزخ . ؛ ~ را جلو چشم کسی آوردن (کن .) کسی را به شدت زجر دادن . ؛ سر به ~ زدن (کن .) بسیار گران شدن .
-
طلا
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - زر؛ فلزیست زرد رنگ گران بها و کمیاب که بسیار شکل پذیر، چکش خوار و قابل تورق و مفتول شدن می باشد. در مجاورت آب و هوا نیز زنگ نمی زند. 2 - مجازاً گران بها، نایاب .
-
رکاب
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - حلقه ای فلزی در دو طرف زین که سوار هنگام سوار شدن پا را در آن قرار می دهد. ج . رُکَب . 2 - پله مانندی از فلز در بخش ورودی و خروجی اتوبوس . ؛پا در ~ بودن حاضر بودن ، آماده بودن . ؛ ~گران کردن تند راندن .
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن . 2 - ظاهر شدن آبستنی زن . 3 - (اِمص .) سنگینی ، گرانی . 4 - (اِ.) رخت و بار و بنة مسافر. 5 - کالای خانه . 6 - گناه ، اثم . 7 - گنج زمین . 8 - دفینة زمین . ؛ ~ سامعه سنگینی گوش . ؛ ~ معده سوء هاضمه . ؛ قوة ~ ق...