کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گذشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گذشته
فرهنگ فارسی معین
(گُ ذَ تِ) (ص مف .) رفته ، سرآمده .
-
واژههای مشابه
-
از جان گذشته
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ ذَ تِ) (ص مر.) آن که برای مردن و کشته شدن آماده است .
-
جستوجو در متن
-
دی
فرهنگ فارسی معین
( دِ) [ په . ] (ق .) 1 - روز گذشته ، دیروز. 2 - شب گذشته .
-
بعلاوه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (ق .) افزون بر این ، از این گذشته .
-
باستان
فرهنگ فارسی معین
(ص . اِ.) قدیم ، گذشته .
-
پایار
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) سال گذشته .
-
پار
فرهنگ فارسی معین
(ق .) سال گذشته .
-
پارسال
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) سال گذشته ، پار.
-
دوش
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ق .) شب گذشته .
-
پارینه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص نسب .) 1 - منسوب به سال گذشته . 2 - سال گذشته . 3 - کهنه .
-
ماسبق
فرهنگ فارسی معین
(سَ بَ) [ ع . ] (ص .) گذشته ، پیشینه . عطف به . مربوطه به گذشته ، امری را به امر سابق پیوند دادن .
-
پرن
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ) (ق .) گذشته ، پیشین .
-
تاتار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نامی که در گذشته به مغول اطلاق می شد.