کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاه و بیگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گاه به گاه
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ق مر.) وقت به وقت ، بعضی اوقات .
-
آن گاه
فرهنگ فارسی معین
(ق .) 1 - آن زمان ، آن وقت . 2 - پس از آن ، سپس ، بعد.
-
پیشین گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) وقت نماز ظهر.
-
تخت گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - محل تخت . 2 - محل جلوس شاه . 3 - پایتخت .
-
تفریح گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِمر.) محل تفریح ، گردش گاه .
-
روضه گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - باغ . 2 - بهشت .
-
نهاله گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(اِمر.) شکارگاه ، کمینگاه صیاد.
-
هیچ گاه
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) هیچ وقت ، هرگز.
-
وعده گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِمر.) محل ملاقات ، میعاد.
-
گاه گدار
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (ق مر.) (عا.) بندرت ، بعضی اوقات .
-
گاه گیر
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) 1 - اسبی که گاه گاه رم می کند. 2 - غافل گیر.
-
گاه نامه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ په . ] (اِمر.) تقویم .
-
گرم گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) میان روز که هوا بسیار گرم است .
-
جستوجو در متن
-
راه وبیراه
فرهنگ فارسی معین
(هُ) 1 - (اِ.) راه های اصلی و فرعی . 2 - (ق .) گاه و بیگاه ، در هر فرصت .