کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیش
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) دین ، مذهب ، آیین .
-
کیش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - پر مرغ (مطلقاً). 2 - پری که بر تیر نصب می کردند (خصوصاً) تیر چارکیش : تیر چهار پر.
-
کیش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) جعبه ، تیردان .
-
کیش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی پارچه که از کتان بافند.
-
کیش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - حرکتی در بازی شطرنج که باعث تهدید شاه شده و شاه ناگزیر به تغییر خانه خود می شود. 2 - کلمه ای برای راندن پرندگان .
-
جستوجو در متن
-
ادیان
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ دین ؛ کیش ها، آیین ها.
-
آچمز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ تر. ] ( اِ.)اصطلاحی است درشطرنج ، و حالت مهره ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند، شاه کیش می شود.
-
دین
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - آیین ، کیش . 2 - راه ، روش . 3 - نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز می باشد.
-
ملت
فرهنگ فارسی معین
(مِ لَّ) [ ع . ملة ] (اِ.) 1 - کیش ، آیین . 2 - پیروان یک دین . 3 - مردم یک کشور.
-
نحله
فرهنگ فارسی معین
(نُ یا نِ لِ) [ ع . نحلة ] (اِ.) 1 - عطیه ، بخشش . 2 - مذهب ، کیش . ج . نحل .
-
شمشاد
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ په . ] (اِ.) درختی است از راستة دو لپه ای ها و دارای برگ های کوچک گرد که همیشه سبز است . چوب آن سخت و محکم است . شمشاد اناری ، شمشاد نعناعی ، شمشاد فرنگی ، بقس ، عثق و کیش نیز گفته می شود.
-
آیین
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] ( اِ.) = آئین : 1 - رسم ، عادت . 2 - معمول ، متداول ، مرسوم ، سنت . 3 - شیوه ، روش . 4 - کردار. 5 - قاعده ، قانون . 6 - سامان ، اسباب . 7 - زیب ، زینت .8 - فر، شکوه . 9 - مذهب ، کیش . 10 - تشریفات . 11 - طبیعت ، نهاد، فطرت . 12 - شهرآرای ،...