کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کپی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کپی
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) تصویری که از روی مدرک یا سند اصلی بگیرند، فتوکپی ، روگرفت ، رونوشت (فره ).
-
واژههای مشابه
-
کپی رایت
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ فر. ] (اِمر.) حق انحصاری پدیدآورندة اثر برای بهره برداری مادی و معنوی از اثر ادبی ، هنری یا صنعتی خود، حق نشر (فره ).
-
جستوجو در متن
-
رونوشت
فرهنگ فارسی معین
(نِ وِ) (اِمر.) کپی ، نوشته ای که از روی نوشتة دیگر بنویسند.
-
کبی
فرهنگ فارسی معین
(کَ بِ یّ) (اِ.) میمون ، بوزینه ، کپی هم گفته شده .
-
کاغذ کالک
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) نوعی کاغذ نیمه شفاف که در نقشه کشی و طراحی و کپی - برداری به کار می رود.
-
کاربن
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ فر. ] (اِ.) کربن . کاغذ، کاغذی است که یک طرف آن رنگی است و آن را برای کپی برداشتن در هنگام نوشتن مورد استفاده قرار می دهند.
-
لیتوگرافی
فرهنگ فارسی معین
(تُ گِ) [ فر. ] (اِ.) تهیه و کپی و مونتاژ فیلم و زینگ کارهای چاپی .