کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کِهکِشَند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
که
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) مخفف کاه .
-
که
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِمصغ .) مخفف کوه .
-
که
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) 1 - (موصول ) کلمه ای که دو قسمت جمله را به یکدیگر پیوند می دهد. 2 - (ادات استفهام ) چه کسی ¿ کی ¿
-
که
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (ص .) کوچک ، خرد.
-
هر که هر که
فرهنگ فارسی معین
(هَ کِ. هَ کِ) (اِمر.) (ق مر.) (عا.) = هر کی هر کی : هرج و مرج ، بلبشو.
-
چنان که
فرهنگ فارسی معین
(چِ یا چُ کِ) (ق تشب .) به طوری که ، بدانسان که . آن طوری که .
-
جستوجو در متن
-
وافور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) آلتی که با آن تریاک می کشند.
-
پتو
فرهنگ فارسی معین
(پَ) ( اِ.) نوعی روانداز که به جای لحاف به هنگام خواب بر روی کشند.
-
خرز
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] (اِ.) مهره ، آن چه که مانند مهره به رشته کشند.
-
خیط
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = خیت : خط دایره مانند که روی زمین کشند.
-
نگاری
فرهنگ فارسی معین
(ن ) (اِ.) وسیله ای که با آن شیرة تریاک را می کشند.
-
متیل
فرهنگ فارسی معین
(مِ) (اِ.) پارچه ای که روی بالش یا لحاف می کشند.
-
بسترآهنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. هَ) (اِ.) 1 - لحاف ، نهالی . 2 - چادر شبی که بر روی بستر کشند.
-
تلمبه
فرهنگ فارسی معین
(تُ لُ بِ) [ تر. ] (اِ.) دستگاهی که به وسیلة آن مایعات و گازها را از منبعی بیرون کشند.