کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَوْکَب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کوکب
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) [ ع . ] (اِ.) ستاره . ج . کواکب .
-
کوکب
فرهنگ فارسی معین
(کُ کَ) (اِ.) گیاهی زینتی دایمی از تیرة مرکبان دارای گل های پُر پَر، زیبا و بادوام .
-
واژههای همآوا
-
کوکب
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) [ ع . ] (اِ.) ستاره . ج . کواکب .
-
کوکب
فرهنگ فارسی معین
(کُ کَ) (اِ.) گیاهی زینتی دایمی از تیرة مرکبان دارای گل های پُر پَر، زیبا و بادوام .
-
جستوجو در متن
-
اختر
فرهنگ فارسی معین
(اَ تَ) [ په . ] (اِ.) ستاره ، کوکب ، نجم .
-
کواکب
فرهنگ فارسی معین
(کَ کِ) [ ع . ] (اِ.) جِ کوکب ؛ ستارگان .
-
آب پیکر
فرهنگ فارسی معین
(پِ یْ کَ) (اِمر.) 1 - ستاره ، کوکب . 2 - روشنایی صور فلکی .
-
پنج وشش وهفت وچهار
فرهنگ فارسی معین
(پَ جُ ش ِ شُ هَ تُ چَ) (اِمر.) کنایه از: پنج حس و شش جهت و هفت کوکب و چهار طبع .
-
شرف
فرهنگ فارسی معین
(شَ رَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - ارجمندی ، بزرگواری . 2 - بلندی نسب . 3 - آبرو، عرض . 4 - قوت کوکب در برج و درجه ای از فلک .