کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوژ
فرهنگ فارسی معین
(کُ یا کِ) (اِ.) =کوز. کویج : زالزالک .
-
کوژ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) پشت دوتا، خمیده .
-
جستوجو در متن
-
گنگ
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص .) خمیده ، کج ، کوژ (مادرزاد و غیره ).
-
کاسه شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - کوژ شدن ، خمیده گشتن . 2 - کنایه از: کوشیدن ، تلاش کردن .