کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوره رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جوش کوره
فرهنگ فارسی معین
(رِ یا رَ) (اِمر.) مواد مختلفی که در نتیجة ذوب سنگ های معدنی در کوره متحجر شوند و باقی مانند؛ اقلیمیا، کلیمیا نیز گویند.
-
کوره سواد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ) (اِ.) سواد اندک .
-
کوره پزخانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ پَ. نِ) (اِمر.) جایی که در آن کوره هایی برای پختن فرآورده هایی مانند: آجر، گچ ، کاشی و غیره ساخته اند.
-
گربه کوره
فرهنگ فارسی معین
( ~ . رِ) (ص مر.) 1 - حیله گر، مکار. 2 - نمک نشناس .
-
جستوجو در متن
-
سیمان
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) سمنت ، جسمی به صورت گرد که از مصالح مهم ساختمانی به شمار می رود که مخلوطی از خاک رس و سنگ آهک است که در کوره های مخصوص ساخته می شود، مخلوط آن با آب و ماسه پس از مدتی کم مانند سنگ سخت می شود.
-
فر
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - نوعی کوره یا اجاق در بسته برای پخت و پز. 2 - نوعی ابزار فلزی گرم شونده برای چین و شکن دادن به موی سر. 3 - ابزار مشابهی که در گل سازی برای شکل دادن به گل ها به کار می رود، اتوی گل سازی .
-
توتیا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - سرمه ، اکسید روی و سرب که در کوره های ذوب سرب و روی به دست می آید. برای معالجة امراض چشم و نیز تقویت آن به کار می رود. 2 - خارپشت دریایی ، جانوری است از نوع خارپوستان با بدن کروی شکل که به سنگ ها و علف ها و دیگر جانوران دریایی می چسبد و از ...