کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوتاه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پا کوتاه
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - حیواناتی که پای کوتاه دارند. 2 - ویژگی بعضی از گیاهان که کوتاه بودن بوته های آن را در مقایسه با بوته های دیگر نشان می دهد.
-
کوتاه آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) صرف نظر کردن ، گذشتن .
-
جستوجو در متن
-
کوچک شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) 1 - کوتاه و تنگ شدن . 2 - حقیر شدن .
-
آب رفتن
فرهنگ فارسی معین
(رَ تَ) (مص ل .) 1 - کوتاه شدن جامه در اثر شستن . 2 - بی آبرو شدن .
-
درز گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ)(مص م .) 1 - دوختن شکاف جامه . 2 - (عا.) کوتاه کردن سخن برای جلوگیری از فاش شدن رازی .
-
ترانه
فرهنگ فارسی معین
(تَ نِ) [ اوس . ] (اِ.) 1 - تصنیف ؛ قطعه ای کوتاه برای خوانده شدن همراه با سازهای موسیقی . 2 - دوبیتی . 3 - تر و تازه . 4 - زیباروی .
-
خر
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ په . ] (اِ.) پستانداری از راستة فردسمان جزو خانوادة اسبان . حیوانی بارکش دارای گوش های دراز و یال کوتاه ، درازگوش . ؛ ~آوردن و باقالی بار کردن کنایه از: دچار دردسر و رسوایی شدن . ؛ ~ خود راندن کنایه از: تنها به مسایل خود توجه کردن . ؛ ~ ر...
-
پاشنه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ په . ] ( اِ.) 1 - بخش عقب پای آدمی ، پاشنا، عقب . 2 - قسمتی از کفش که پاشنه روی آن قرار می گیرد. 3 - قسمتی از در که در روی آن می چرخد. 4 - استخوانی درشت و کوتاه که تکیة آدمی و دیگر حیوان هنگام ایستادن بر آن باشد. ؛ ~ در خانة کسی را درآوردن ...