کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کن و واکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بنه کن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ) (اِمر.) حرکت دسته جمعی یک خانواده یا یک دسته از جایی به جایی .
-
جامه کن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ) (اِمر.) سربینه ، رخت کن حمام .
-
غلبه کن
فرهنگ فارسی معین
(غُ لْ بِ کَ) (اِ.) (عا.) از بیخ کنده شدن .
-
کت کن
فرهنگ فارسی معین
(کَ. کَ) (ص فا.) کاریزکن ، مقنی .
-
برف پاک کن
فرهنگ فارسی معین
(بَ کُ) (اِفا. اِمر.) وسیله ای که روی شیشة اتومبیل قرار گرفته هنگام باریدن باران یا برف آن را به حرکت درآرند تا شیشه را پاک کند.
-
تخته پاک کن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کُ ) (اِمر.) قطعه ای اسفنج یا نمد که از آن برای پاک کردن تخته سیاه یا وایت برد استفاده می کنند.
-
ریشه کن کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ. کَ دَ) (مص م .) از بین بردن ، نابود کردن .
-
ماهوت پاک کن
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.) آلتی بُرس مانند از موی اسب یا الیاف مصنوعی که با آن لباس یا کلاه را پاک می کنند.
-
مداد پاک کن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کُ) [ ع - فا. ] (اِ.) وسیله ای از ترکیبات لاستیک برای زدودن اثر مداد.