کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنار گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کنار آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) سازش کردن ، به تفاهم رسیدن .
-
کنار کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) دست از کاری کشیدن .
-
کنار گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص م .) در آغوش کشیدن .
-
جستوجو در متن
-
بنا گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. گُ تَ)(مص م .)بنیاد گذاشتن ، اساس گذاشتن .
-
هلیدن
فرهنگ فارسی معین
(هَ دَ) [ په . ] (مص م .) گذاشتن ، فرو - گذاشتن ، ترک کردن ، واگذاشتن .
-
تبقیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یَ یا یِ) [ ع . تبقیة ] (مص م .) گذاشتن ، بجا ماندن ، ماندن ، باقی گذاشتن .
-
گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
(گُ تَ) 1 - (مص م .) نهادن ، قرار دادن . 2 - عبور دادن ، گذرانیدن . 3 - سپری کردن . 4 - (مص ل .) عبور کردن . 5 - اجازه دادن ، مهلت دادن . 6 - واگذاشتن ، تسلیم کردن . 7 - وضع کردن ، تأسیس کردن . - به جا گذاشتن ، باقی گذاشتن . 9 - ترک کردن ، رها کردن ....
-
مغادرت
فرهنگ فارسی معین
(مُ دَ یا دِ رَ) [ ع . مغادرة ] (مص م .) ترک کردن ، باقی گذاشتن ، به جا گذاشتن .
-
گذارد
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (مص مر.) نهادن ، گذاشتن .
-
فروهشتن
فرهنگ فارسی معین
(فُ. هِ تَ) 1 - (مص م .) پایین گذاشتن ، بر زمین گذاشتن . 2 - آویزان کردن . 3 - (مص ل .) فرو افتادن . 4 - سست شدن . 5 - آویزان شدن .
-
استبقاء
فرهنگ فارسی معین
(اِ ت ِ) [ ع . ] (مص م .) زنده نگه داشتن ، باقی گذاشتن .
-
انبودن
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (مص م .) چیدن ، روی هم گذاشتن .
-
بزرگ داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص م .) احترام گذاشتن ، تکریم کردن .
-
تجلیل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) بزرگ داشتن ، احترام گذاشتن .