کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنار و گوشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کنار آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) سازش کردن ، به تفاهم رسیدن .
-
کنار کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) دست از کاری کشیدن .
-
کنار گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص م .) در آغوش کشیدن .
-
جستوجو در متن
-
گوشه چشم
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ) (اِمر.) کنایه از: توجه و التفات مختصر و کوتاه .
-
ابوعطا
فرهنگ فارسی معین
( ~. عَ) [ ع . ] (اِمر.) گوشه ای است در دستگاه همایون و شور.
-
اکناف
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.)جِ کنف ؛ گوشه ها و کنارها، کرانه ها.
-
کلاه گوشه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ش ) (ص مر.) حشمت ، جاه و جلال .
-
گوشه زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دَ) (مص ل .) (عا.) طعنه و کنایه زدن .
-
کنج
فرهنگ فارسی معین
(کُ نْ) (اِ.) 1 - گوشه ، زاویه . 2 - چین و شکن و چروک .
-
کوس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) گوشة جامه و گلیم و پلاس که از گوشه ای دیگر درازتر باشد.
-
آشور
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه .
-
راهب
فرهنگ فارسی معین
(هِ) [ ع . ] (اِ.) عابد مسیحی ، پارسا و گوشه نشین . جِ رهبان ، راهبین .
-
رهبانیت
فرهنگ فارسی معین
(رَیا رُ یَّ) [ ع . رهبانیة ] (اِمص .) طریقة راهبان ، گوشه نشینی و ترک دنیا.
-
ژفک
فرهنگ فارسی معین
(ژَ فْ) (اِ.) آب و چرک گوشه های چشم خواه تر باشد خواه خشک .