کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کناره
فرهنگ فارسی معین
(کَ رَ یا رِ) [ په . ] (اِ.) 1 - جانب ، پهلو. 2 - کرانه ، لب ، ساحل . 3 - در خارج از مسیر اصلی .
-
کناره
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ معر. ] (اِ.) نک قناره .
-
کناره گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص ل .) عزلت گزیدن .
-
کناره جویی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) گوشه نشینی ، از کار دست کشیدن .
-
کناره گیر
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) عزلت گزیده .
-
جستوجو در متن
-
شاطی ء
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) ساحل ، کناره .
-
نبش
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) کناره ، لبه .
-
حاشیه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . حاشیة ] (اِ.) 1 - کناره ، کناره لباس ، ناحیه و غیره . 2 - شرحی که بر کنارة رساله یا کتاب نویسند. 3 - اطرافیان از اهل و عیال و خدمتگزاران . 4 - مصاحبان ، همدمان .
-
دامنه
فرهنگ فارسی معین
(مَ نِ) (اِ.) کناره ، حاشیه .
-
زه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ متر. معر. زیق ] (اِ.) کنارة چیزی .
-
مرز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ په . ] (اِ.) سرحد، کناره .
-
جوانب
فرهنگ فارسی معین
(جَ نِ) [ ع . ] (اِ.) جِ جانب ؛ کناره ها.
-
کرانجی
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (ص .) کناره گیر. نقیض میانجی .
-
کرانه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص ل .) کناره - گیری کردن .