کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمربندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمربندی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ~ .) 1 - (ص نسب .) منسوب به کمربند. 2 - دارای حالتی چون کمربند. 3 - (اِ.) جاده ای که دور شهر کشیده می شود تا خودروها مجبور به گذشتن از داخل شهر نباشند.
-
جستوجو در متن
-
استواء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) برابر شدن ، مانند یکدیگر شدن . 2 - (اِمص .) قرار گرفتن ، استقرار. 3 - (اِ.) در جغرافیا دایره ای فرضی که مانند کمربندی زمین را به دو نیمکرة شمالی و جنوبی تقسیم می کند.