کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کل و کوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کل کل
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) (اِ.) بیهوده گویی ، هرزه گویی .
-
دم کل
فرهنگ فارسی معین
(دُ. کُ) (ص مر.) 1 - کوتاه دم . 2 - بی دم .
-
کل مرغ
فرهنگ فارسی معین
(کَ مُ) (اِمر.) نوعی کرکس که سر وی پر ندارد.
-
جستوجو در متن
-
باباغوری
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) (عا.) 1 - نوعی کوری که چشم ورم کرده ، بزرگ تر از حد معمول می شود. 2 - نوعی مهرة گرد سیاه و سفید که برای دفع چشم زخم بر گردن کودکان آویزند.
-
رادیوم
فرهنگ فارسی معین
(یُ) [ فر. ] (اِ.) عنصری است طبیعی و کمیاب و پرقیمت . دارای تشعشع خاص که در 1898 به وسیلة مادام کوری و شوهرش در معادن اورانیوم کشف گردید. این عنصر جسمی است سفید و درخشنده و موجد حرارت .