کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلکا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) در مصر قدیم به معنای همزاد و جفت بوده است . مانند فروهر در دین زرتشتی .
-
کل
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (ص .) منحنی ، کج ، کجی ، انحناء.
-
کل
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) ده ، روستا.
-
کل
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص .) کوتاه ، ناقص ، کند. مق - . تیز.
-
کل
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ طبر. ] (اِ.) نرینة جمیع حیوانات از قبیل گاو و گوسفند.
-
کل
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (ص .) بی مو، مخفف کچل .
-
کل
فرهنگ فارسی معین
(کُ لّ) [ ع . ] (اِ.) همه ، همگی .
-
کل
فرهنگ فارسی معین
(کَ لّ) [ ع . ] (اِ.) گرانبار شدن ، سنگینی .
-
کل کل
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) (اِ.) بیهوده گویی ، هرزه گویی .
-
دفتر کل
فرهنگ فارسی معین
( ~ کُ) (اِمر.) دفتری که هر مؤسسه بازرگانی باید آن را نگه داری و هر هفته لااقل یک بار داد و ستدش را با تفکیک موضوع در آن ثبت کند.
-
دم کل
فرهنگ فارسی معین
(دُ. کُ) (ص مر.) 1 - کوتاه دم . 2 - بی دم .
-
کل مرغ
فرهنگ فارسی معین
(کَ مُ) (اِمر.) نوعی کرکس که سر وی پر ندارد.
-
کل مکل
فرهنگ فارسی معین
(کَ مَ کَ) (اِمر.) (عا.) شور و غوغا، قال و مقال .
-
جستوجو در متن
-
زکوة
فرهنگ فارسی معین
(زَ کا) [ ع . ] (اِ.) نک زکات .