کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلیسا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلیسا
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ یو. ] (اِ.) عبادتگاه مسیحیان .
-
جستوجو در متن
-
دیمه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) کلیسا، معبد، بیعه .
-
ناقوس
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) زنگ کلیسا. ج . نواقیس .
-
شماس
فرهنگ فارسی معین
(شَ مّ) [ ع . ] (اِ.) از اصل سریانی به معنی خادم کلیسا، مقامی پایین تر از کشیش .
-
مولو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - شاخ دراز میان تهی که قلندران و جوکیان آن را با دهان می نوازند. 2 - نی که کشیشان در کلیسا نوازند.
-
نمازخانه
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) (اِمر.) 1 - جایی که در آن نماز خوانند. 2 - محلی در کلیسا یا کاخ مسیحیان که برای خواندن دعا اختصاص دهند.
-
اسکولاستیک
فرهنگ فارسی معین
(اِ کُ) [ فر. ] (ص .) 1 - مدرسه - ای ، متعلق به مدرسه های قرون وسطی . 2 - شعبه ای از فلسفه که در دوران قرون وسطی در مدرسه ها و دیرهای وابسته به کلیسا تدریس می شد.