کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلو
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.) 1 - رییس محله ، کلانتر. 2 - رییس هر صنف از کسبه .
-
واژههای مشابه
-
آله کلو
فرهنگ فارسی معین
(لِ یا لَ کُ) (اِمر.) حشره ای از راستة قاب بالان که در نواحی بحرالرومی فراوان است ؛ زراریح ، آلاکلنگ ، اللهکلنگ نیز گفته می شود.
-
جستوجو در متن
-
ذراریح
فرهنگ فارسی معین
(ذَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذراح و ذروح ؛ نوعی حشرة بالدار به رنگ آبی یا سبز. این حشره دارای دو شاخک و شش دست و پا و مفاصل متعدد است و سم شدیدی دارد؛ آله کلو.