کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفالت
فرهنگ فارسی معین
(کَ لَ) [ ع . کفالة ] (مص ل .) به عهده گرفتن کاری به جای کسی .
-
جستوجو در متن
-
پذرفتار شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) (مص م .) کفالت ، ضمانت .
-
زعم
فرهنگ فارسی معین
(زَ عْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) به عهده گرفتن . 2 - (اِمص .) کفالت .
-
ضمانت
فرهنگ فارسی معین
(ضَ نَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .)متعهد شدن . کفالت کسی را کردن . 2 - (اِمص .) درستی یا صحت چیزی را یا کسی را یا گفته ای را متعهد شدن .
-
عهده
فرهنگ فارسی معین
(عُ دِ) [ ع . عهدة ] (اِ.) 1 - کفالت ، ضمان . 2 - ذمه . 3 - پیمان .
-
ذمه
فرهنگ فارسی معین
(ذِ مِّ) [ ع . ذمة ] (اِ.) 1 - کفالت ، ضمانت . 2 - عهد، پیمان . ؛ اهل ~ اهل کتاب از زرتشتیان ، یهودیان و ترسایان که در سرزمین مسلمان زندگی کنند (با شروط ذمه ).