کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشیده شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
منجر شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) کشیده شدن .
-
تمدد
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ دُّ) [ ع . ] (مص ل .) دراز شدن ، کشیده شدن .
-
انجذاب
فرهنگ فارسی معین
(اِ جِ) [ ع . ] (مص ل .) کشیده شدن .
-
انجرار
فرهنگ فارسی معین
(اِ جِ) [ ع . ] (مص م .) کشیده شدن .
-
تجاذب
فرهنگ فارسی معین
(تَ ذُ) [ ع . ] (مص ل .) کشیده شدن از دو سر.
-
انسلاک
فرهنگ فارسی معین
(اِ س ِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - داخل شدن ، د ر آمدن در چیزی . 2 - به رشته کشیده شدن .
-
ترنجیدن
فرهنگ فارسی معین
(تُ رُ یا تَ رَ دَ) (مص ل .) 1 - سخت درهم کشیده شدن . 2 - پُرچین و شکن شدن .
-
ترغده
فرهنگ فارسی معین
(تَ رَ دِ) (اِ.) به هم کشیده ، دردناک شدن عضوی از بدن .
-
کشاکش
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) (اِمر.) 1 - به هر طرف کشیده شدن . 2 - کنایه از: گرفتاری و حوادث .
-
امتداد
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) کشیده شدن ، 2 - (اِمص .) کشش ، درازی . 3 - طول .
-
دبق
فرهنگ فارسی معین
(دِ بْ) [ ع . ] (اِ.) سریشم ، دانة سبزرنگ سیاهی که بر تنة درختانی مانند امرود جا می گیرد. این دانه پس از خشک شدن ، پوستش درهم کشیده و تیره رنگ می شود که در میان آن مادة لزجی وجود دارد. در فارسی ، مویزه و مَویزک عسلی گویند.