کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاچ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - آبگینه . 2 - شیشة ساییده شده که کاسه گران روی طبق و کاسة ناپخته مالند.
-
کاچ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) تارک سر، فرق سر. کاج و کاچک نیز گویند.
-
جستوجو در متن
-
کاج
فرهنگ فارسی معین
(ق .) کاچ ، کاش ، کاشکی .
-
کاج
فرهنگ فارسی معین
(ص .) دوبین ، لوچ . کاچ ، کاژ، کوچ هم گفته شده است .