کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کان
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) جایی که از آن فلزات و شبه فلزات استخراج کنند، معدن . ؛ ~ به گوهر کردن کنایه از: به نوایی رسیدن .
-
واژههای مشابه
-
کان شناسی
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (حامص .)علم به شناسایی معادن مختلف ؛ معدن شناسی .
-
کان یسار
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) توانگر، مالدار.
-
کان لم یکن
فرهنگ فارسی معین
(کَ. لَ. یَ کُ) [ ع . ] (ق مر.) لغو شده ، بی اثر، مانند آن که اصلاً وجود نداشت .
-
جستوجو در متن
-
کانی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) منسوب به «کان »، 1 - معدنی . 2 - موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج می شوند و به صورت ترکیبات مختلف هستند و معمولاً عنصر و مادة مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج می کنند؛ ترکیبی که در طبیعت وجود دارد و به همان صورت از مع...