کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کامل 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هفت دست
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) (اِمر.) 1 - هفت مجموعة کامل از چیزی . 2 - کنایه از: مجموعه های کامل بسیار از چیزی .
-
تام
فرهنگ فارسی معین
(مّ) [ ع . ] (ص .) تمام ، کامل .
-
ضافی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا. ص .) کامل ، تمام .
-
یکپارچه
فرهنگ فارسی معین
( ~. چِ) (ص .) درست ، تمام ، کامل .
-
کمال
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (مص ل .) کامل شدن ، تمام شدن .
-
بآیین
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ص .) 1 - کامل . 2 - نیکو.
-
آزگار
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) (ق .) (عا.) کامل ، تمام ، دراز، طولانی .
-
اکمال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) کامل کردن ، تمام نمودن .
-
اکمل
فرهنگ فارسی معین
(اَ مَ) [ ع . ] (ص تف .) تمامتر، کامل تر.
-
چهارچشمی
فرهنگ فارسی معین
( ~. چَ) (ص نسب .) دقت کامل ، با همة حواس .
-
سمفونی
فرهنگ فارسی معین
(سَ فُ) [ فر. ] (اِ.) آهنگی که برای ارکستر کامل ساخته شود.
-
مکمل
فرهنگ فارسی معین
(مُ کَ مِّ) [ ع . ] (اِفا.) کامل کننده .
-
کاملاً
فرهنگ فارسی معین
(مِ لَ نْ) [ ع . ] (ق .) به طور کامل ، تماماً.
-
کمپلت
فرهنگ فارسی معین
(کُ پِ لِ) [ فر. ] (ق .) کامل ، کاملاً.
-
مستوفی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] 1 - (اِمف .) همه را فراگرفته . 2 - (ص .) تمام ، کامل .