کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاریز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاریز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) قنات .
-
جستوجو در متن
-
قنات
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . قناة ] (اِ.) کاریز، مجرای آب زیرزمینی .
-
پاکنه
فرهنگ فارسی معین
(کَ نِ یا نَ) (اِمر.) 1 - جای پا یا پله ای که در کاریز و قنات و مانند آن کنده باشند. 2 - جایی از تون که تونتاب برای تیز کردن آتش ایستد.
-
چاهخو
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) = چاخو: کسی که پیشه اش کندن چاه یا لاروبی کاریز یا تنقیة مستراح است ، مقنی ، چاه کن .
-
فرکن
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ کَ) (اِ.) 1 - زمینی که سیل آن را کنده و گود کرده باشد. 2 - جوی آب که تازه احداث شده باشد. 3 - کاریز آب .
-
کلیاس
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (اِ.) 1 - جلو خانه ، درگاه ، کریاس . 2 - مستراحی که بر بام خانه سازند و کاریز آن بر زمین باشد.
-
لولب
فرهنگ فارسی معین
(لَ یا لُ لَ) (اِ.) آب بسیار که جهت بسیاری و تنگی دهانة کاریز یا ماسوره به هنگام جریان بگردد و به صورت نایژه باشد.