کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چی پوتله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آخته چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ تر. ] (ص مر.)داروغة اصطبل ، ناظر طویله ، میرآخور.
-
اوراق چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - تر. ] (ص . اِ.) کسی که اجزای دستگاه یا ماشینی معمولاً فرسوده را از هم باز می کند و قطعة کارآمد آن را جداگانه می فروشد.
-
تلفن چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر - تر. ] (ص نسب .) مأمور تلفن ، آن که مسئول برقرار کردن ارتباط های تلفنی یا پاسخ گویی به تماس های تلفنی اداره یا سازمانی است .
-
تفنگ چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - تر. ] (ص نسب .) آن که در دسته ای نظامی با تفنگ می جنگد یا نگهبانی می دهد.
-
چاپ چی
فرهنگ فارسی معین
[ هند - تر. ] (ص مر.) 1 - چاپ کننده . 2 - کارگر چاپ خانه .
-
درشکه چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) آن که درشکه را می راند.
-
نسق چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - تر. ] (اِمر.) نظم دهنده ، ناظم .
-
نقاره چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - تر. ] (ص مر.) نوازندة نقاره .
-
یده چی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) جادوگری که ایجاد برف و باران با سحر و جادو را می داند.
-
قهوه چی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - تر. ] (اِفا.) آن که قهوه - خانه را اداره می کند، آبدارچی .
-
مزغان چی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) نوازنده .