کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چینه دون چلیک دون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چینه دان
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(اِ.) کیسه مانندی که در امتداد مری اکثر پرندگان قرار دارد و چینه وارد آن می شود.
-
جستوجو در متن
-
دون
فرهنگ فارسی معین
(ص .) فرومایه ، پست .
-
دون
فرهنگ فارسی معین
(ق .) پایین ، فرود.
-
رذیل
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (ص .) فرومایه ، دون .
-
گران جان
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) 1 - سخت جان . 2 - پست ، دون .
-
پست فطرت
فرهنگ فارسی معین
(پَ. فِ رَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) ناکس ، دون ، فرومایه ، سفله .
-
نظرتنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (ص مر.) 1 - کوته فکر، دون همت . 2 - بخیل ، خسیس .
-
فرومایه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ) (ص مر.) 1 - دون ، پست . 2 - خسیس ، مفلس . 3 - نادان ، بی هنر.
-
فرونگر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ گَ) (ص فا.) 1 - کسی که به پایین نگاه کند. 2 - تنگ چشم ، دون همت .
-
گدا ارمنی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ مَ) (اِمر.) 1 - ارمنیی ای که گدا باشد. 2 - مجازاً: گدای پست ، سایل دون طبع .
-
تلجئه
فرهنگ فارسی معین
(تَ جِ ئِ) [ ع . تلجئة ] (مص م .) 1 - قرار دادن مال برای بعضی از وارثان دون بعض . 2 - واگذار کردن زمین خود به دیگری و بدین نحو تحت حمایت او درآمدن ؛ التجاء.
-
پست
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (ص .) 1 - پایین ، نشیب . 2 - کوتاه ، کم ارتفاع . 3 - فرومایه ، بی سر و پا. 4 - خراب ، بد. 5 - نابود، معدوم . 6 - ذلیل ، زبون . 7 - دون ، خوار. 8 - تنگ چشم ، اندک بین . 9 - ناگوار، تلخ . 10 - هراسان ، مشوش . 11 - بیزار، نفور. 12 - سست ، ضعیف .