کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیز عزیز و پربها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
به چیز داشتن
فرهنگ فارسی معین
(ب . تَ) (مص ل .) در شمار آن چیز آوردن .
-
جستوجو در متن
-
چشم و چراغ
فرهنگ فارسی معین
(چَ مُ چَ یا چِ) (اِمر.) کنایه از: محبوب ، عزیز.
-
عزیزدردانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دُ نِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) مورد علاقه و توجه بسیار پدر و مادر و خویشاوندان ، عزیز کرده .
-
حلوا
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . حلواء ] (اِ.) خوراکی که به وسیلة آرد و روغن و شکر و مواد دیگر تهیه کنند. ؛~ کسی را خوردن کنایه : از شاهد مرگ او بودن . ؛~. ~. کردن کنایه از: عزیز و گرامی داشتن .