کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چپ چپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دست چپی
فرهنگ فارسی معین
( ~ چَ)(ص فا.) چپ گرا، چپ رو.
-
میسره
فرهنگ فارسی معین
(مَ سَ رِ) [ ع . میسرة ] (اِ.) طرف چپ ، سمت چپ لشکر.
-
تیاسر
فرهنگ فارسی معین
(تَ سُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) به طرف چپ مایل شدن . مق تیامن . 2 - (اِ.) سمت چپ .
-
چپه
فرهنگ فارسی معین
(چَ پِّ) (ص .) 1 - چپ دست ، کسی که با دست چپ کار می کند. 2 - واژگون .
-
چهارزانو
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.)حالتی مؤدبانه از نشستن که ساق پای چپ زیر زانوی راست و ساق پای راست زیر زانوی چپ قرار می گیرد.
-
عقب گرد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (مص مر.) 1 - برگشت به عقب و آن چنان است که شخص روی پنجة پای چپ نیم دایره به سمت چپ بچرخد و سپس پای راست را به پای چپ بپیوندد. 2 - به قهقرا برگشتن .
-
جرانغار
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ مغ . ] (اِ.) جانب دست چپ ، میسره ؛ مق . برانغار.
-
یاسر
فرهنگ فارسی معین
(س ِ) [ ع . ] 1 - (اِ.) طرف چپ . 2 - (ص .) قمارباز.
-
پک وپهلو
فرهنگ فارسی معین
(پَ کُ پَ) (اِمر.) سینه و قسمت راست و چپ آن .
-
تلوتلو
فرهنگ فارسی معین
(تِ تِ) (اِمر.) حرکت به چپ و راست مانند راه رفتن اشخاص مست .
-
ویراژ
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) حرکت وسیلة نقلیه ای که مرتب به چپ و راست رود.
-
تهیگاه
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (اِمر.) 1 - پهلوی راست و چپ شکم . 2 - بین دنده و لگن خاصره .
-
پیل پیلی خوردن
فرهنگ فارسی معین
(خُ دَ) (مص ل .) تلوتلو خوردن در راه رفتن ، به چپ و راست مایل شدن .
-
شمال
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سمت روبروی ما وقتی که خورشید در سمت راستمان باشد. 2 - سمت چپ .
-
پوشت
فرهنگ فارسی معین
(پُ ش ِ) (اِ.) دستمال ظریفی که بعضی در جیب کوچک سمت چپ بالای کت قرار دهند، جیب کوچک .