کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چپ
فرهنگ فارسی معین
(چَ) 1 - (ص . ق .) کج ، ناراست . 2 - (ص .) واژگون . 3 - لوچ ، دو بین . 4 - کسی که با دست چپ کار می کند. 5 - (اِ.) طرف چپ . 6 - اصطلاحی سیاسی و آن عنوانی است برای تمام کسانی که در مرام های سیاسی خود خواستار دگرگونی ها و تحولات انقلابی و تند می باشند....
-
واژههای مشابه
-
چپ دادن
فرهنگ فارسی معین
(چَ. دَ) (مص م .) 1 - فریفتن . 2 - واگذاشتن .
-
چپ زدن
فرهنگ فارسی معین
(چَ. زَ دَ) (مص ل .) 1 - از راه دیگر رفتن ، راه را کج کردن . 2 - تندروی در عقاید سیاسی .
-
چپ شدن
فرهنگ فارسی معین
(چَ. شُ دَ) (مص ل .) 1 - منحرف شدن ، واژگون گردیدن . 2 - طرف دار سیاست دست چپی شدن .
-
چپ اندر قیچی
فرهنگ فارسی معین
(چَ. اَ دَ. قِ) (اِمر.) (عا.) کج و معوج .
-
جستوجو در متن
-
دست چپی
فرهنگ فارسی معین
( ~ چَ)(ص فا.) چپ گرا، چپ رو.
-
میسره
فرهنگ فارسی معین
(مَ سَ رِ) [ ع . میسرة ] (اِ.) طرف چپ ، سمت چپ لشکر.
-
تیاسر
فرهنگ فارسی معین
(تَ سُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) به طرف چپ مایل شدن . مق تیامن . 2 - (اِ.) سمت چپ .
-
چپه
فرهنگ فارسی معین
(چَ پِّ) (ص .) 1 - چپ دست ، کسی که با دست چپ کار می کند. 2 - واژگون .
-
چهارزانو
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.)حالتی مؤدبانه از نشستن که ساق پای چپ زیر زانوی راست و ساق پای راست زیر زانوی چپ قرار می گیرد.
-
عقب گرد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (مص مر.) 1 - برگشت به عقب و آن چنان است که شخص روی پنجة پای چپ نیم دایره به سمت چپ بچرخد و سپس پای راست را به پای چپ بپیوندد. 2 - به قهقرا برگشتن .
-
پک وپهلو
فرهنگ فارسی معین
(پَ کُ پَ) (اِمر.) سینه و قسمت راست و چپ آن .
-
پیل پیلی خوردن
فرهنگ فارسی معین
(خُ دَ) (مص ل .) تلوتلو خوردن در راه رفتن ، به چپ و راست مایل شدن .