کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چندان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چندان
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (ق .) 1 - آن قدر، آن اندازه . 2 - تا آن زمان .
-
جستوجو در متن
-
مضاعف
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ) [ ع . ] (ص .) دو برابر شده ، دو چندان شده .
-
تضاعف
فرهنگ فارسی معین
(تَ عُ) [ ع . ] (مص ل .) دو چندان شدن .
-
کوره
فرهنگ فارسی معین
ده ( ~ . دِ) (اِمر.) ده کم جمعیت که چندان آبادی نداشته باشد.
-
متضاعف
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ عِ) [ ع . ] (اِفا.) دو چندان شونده .
-
پیازداغ
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) پیاز خلال شده که در روغن سرخ می کنند و در غذا می ریزند. ؛ ~ داغ چیزی زیاد شدن (کن .) کیفیت ظاهری چیزی دو چندان شدن .
-
گوچاه
فرهنگ فارسی معین
(گَ یا گُ) (اِمر.) گودالی که چندان عمیق نباشد و ته آن را بتوان دید، حفره .