کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چشیده
فرهنگ فارسی معین
(چَ یا چِ دِ) (ص مف .) 1 - مزه کرده ، چاشنی شده . 2 - تجربه شده ، آزموده .
-
جستوجو در متن
-
مذوق
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) چشیده شده .
-
مطعوم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - چشیده شده . 2 - خورده شده . 3 - خوردنی ، خوراک .
-
چشته خور
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ) (ص فا.) 1 - کسی که مزه چیزی را چشیده باشد و همیشه آرزومند آن باشد. 2 - رشوه خوار.
-
گرم
فرهنگ فارسی معین
(گَ) [ په . ] (ص .) 1 - آن چه دارای گرماست ، ض د سرد. 2 - با محبت ، صمیمی . 3 - تندخو. ~4 - دلنشین ، دلچسب . ؛~ و سرد چشیده کنایه از: آن که تجربه های بسیار کرده و ورزیده شده .