کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چراغ نفتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چراغ بره
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ رِ) (اِمر.) نک چراغواره .
-
روشن چراغ
فرهنگ فارسی معین
( ~. چِ) (اِمر.) نوایی است از موسیقی قدیم .
-
شب چراغ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چِ) (اِمر.) 1 - هر گوهر آبدار و درخشنده . 2 - کرم شب تاب . 3 - چراغانی .
-
صاحب چراغ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) مجازاً عنوانی برای ائمه یا امام زاده ها.
-
چشم و چراغ
فرهنگ فارسی معین
(چَ مُ چَ یا چِ) (اِمر.) کنایه از: محبوب ، عزیز.
-
جستوجو در متن
-
گردسوز
فرهنگ فارسی معین
(گِ) (اِمر.) نوعی چراغ نفتی .
-
پریموس
فرهنگ فارسی معین
(پِ) [ از انگ . ] (اِ.) نوعی چراغ نفتی که با تلمبه هوا را در مخزن نفت آن وارد می کنند.
-
فتیله
فرهنگ فارسی معین
(فِ لِ) [ ع . ] (اِ.) = پلیته : 1 - پنبه یا پارچة تابیده شده ای که از آن در چراغ های نفتی یا سوختن تدریجی هر مادة سوختنی دیگر استفاده می کنند. 2 - ریسمان مانندی است برای انفجار مواد منفجره از فاصلة دور.
-
مازوت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) یکی از هیدروکربورهای نفتی که در تصفیة خام پس از اتر و بنزین و نفت چراغ بدست می آید و چون سیاه رنگ است به نام نفت سیاه نیز موسوم است . این ماده ارزان ترین مادة سوختنی برای کورة حمام ها و تنور نانوایی ها و موتورهای دیزل می باشد؛ نفت سیاه...
-
سرپیچ
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) 1 - آن چه که بر سر چیزی می پیچند. 2 - دستار، عمامه . 3 - زینتی از زر و سیم و جواهر که در جلو عمامه و دستار قرار دهند. 4 - یکی از اجزای چراغ نفتی که فتیله در آن جا می گیرد و آن را به بدنة چراغ نصب کنند و لوله روی آن قرار گیرد. 5 - وسیلة...