کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاپلوسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آشمالی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) تملق ، چاپلوسی .
-
پلواس
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) فریب دادن به چاپلوسی .
-
موس موس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) (عا.) تملق ، چاپلوسی .
-
لوسیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) چاپلوسی کردن .
-
شفرا
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) چاپلوسی ، چرب زبانی .
-
لاوه
فرهنگ فارسی معین
(وَ یا وِ)(اِ.)تملق ، چرب زبانی ، چاپلوسی .
-
تیتال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - فریب ، مکر. 2 - چاپلوسی .
-
چرب زبانی
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ)(حامص .) 1 - شیرین زبانی . 2 - چاپلوسی .
-
خودشیرینی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) چاپلوسی ، شیرین زبانی ، لوس بازی .
-
لوسانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) 1 - چاپلوسی . 2 - وسیلة فریب .
-
پوسانه
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِمص .) 1 - فروتنی . 2 - چاپلوسی ، چرب زبانی .
-
تلین
فرهنگ فارسی معین
(تَ لَ یُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - نرم شدن . 2 - چاپلوسی کردن .
-
تملق
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ لُّ) [ ع . ] (مص ل .) چاپلوسی کردن ، چرب زبانی کردن .
-
دم لابه
فرهنگ فارسی معین
(دُ بِ) (اِمص .) تملق ، چاپلوسی . دمن (دَ مَ) (اِ.) دامن .
-
فره کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(فَ رَ. کِ دَ) (مص ل .) چاپلوسی کردن ، منّت کشیدن .