کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاپخانه چاپخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مطبعه
فرهنگ فارسی معین
(مَ بَ عِ) [ ع . ] (اِ.) چاپخانه .
-
مطابع
فرهنگ فارسی معین
(مَ بِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مطبعه و مطبع ، چاپخانه ها.
-
حروفچین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا.) کارگر چاپخانه که حرف های سربی را برای چاپ کردن طبق نمونه می چیند که امروزه این کار توسط کامپیوتر و با برنامة خاص خود انجام می گیرد.
-
مسوده
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ وَّ دِ) [ ع . مسودة ] (اِمف .) 1 - پیش نویس ، نوشته ای که بعداً اصلاح و پاکنویس شود، چرک نویس . 2 - سیاه کرده شده . 3 - نمونه ای که چاپخانه از مطالب چیده شده دهد تا تصحیح و برگردانده شود.
-
ماتریس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - آرایه ای مستطیل شکل از اعداد شامل چند سطر و ستون (ریاضی ). 2 - بخشی از قالب برش کاری فلزات که معمولاً به صورت کاسه ای گود است و سنبه در آن می نشیند (فنی ). 3 - فرم نگاتیو جهت پرس کردن صفحات صوتی (فنی ). 4 - قالب مخصوص حروف سربی در ...