کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیوستگی
فرهنگ فارسی معین
(پِ وَ تِ) (حامص .) 1 - به هم بستگی ،ارتباط . 2 - خویشاوند شدن ،خویشی .
-
جستوجو در متن
-
وابستگی
فرهنگ فارسی معین
(بَ تِ) (حامص .) علاقه ، پیوستگی .
-
رفاء
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] (ص فا.) (اِمص .) پیوستگی ، سازگاری .
-
موالات
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . موالاة ] (مص ل .) دوستی و پیوستگی داشتن با کسی .
-
وصلت
فرهنگ فارسی معین
(وَ لَ) [ ع . وصلة ] (اِ.)پیوستن ، پیوستگی .
-
آویزش
فرهنگ فارسی معین
(ز ِ) (اِمص .) 1 - آویختن . 2 - تعلق ، پیوستگی . 3 - جنگ ، نبرد.
-
اتشاج
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع . ] (مص ل .) به هم پیوستگی ، نسبت و قرابت .
-
انضمام
فرهنگ فارسی معین
(اِ ض ِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ضمیمه شدن . 2 - (اِمص .) پیوستگی .
-
روابط
فرهنگ فارسی معین
(رَ بِ) [ ع . ] (اِ.) جِ رابطه ؛ پیوندها، پیوستگی ها.
-
همیشگی
فرهنگ فارسی معین
(هَ شِ) (حامص .) 1 - پیوستگی ، مداومت . 2 - جاویدان بودن ، ابدیت .
-
اتصال
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) به هم وصل شدن ، پیوستن . 2 - (اِمص .) پیوستگی .
-
اتصالی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - پیوسته ، مداوم . 2 - پیوستگی و چسبیدگی شی ء هادی در مسیر الکتریسته .
-
استمرار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پیوسته رفتن . 2 - همیشه روان بودن . 3 - (اِمص .) اتصال ، پیوستگی .
-
ارتباط
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) ربط دادن ، پیوند چیزی به چیزی . 2 - (اِمص .) بستگی ، پیوستگی ، رابطه . ج . ارتباطات .