کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیمان شکستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پیمان کار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) کسی که انجام دادن کاری را در برابر گرفتن پول معینی به عهده می گیرد، مقاطعه کار، کنتراتچی .
-
پیمان نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) (اِمر.) تعهدنامه ، عهدنامه . (فره ).
-
هم پیمان
فرهنگ فارسی معین
( ~. پَ یا پِ) (ص .) کسی که با دیگری عهدی بسته ، هم عهد.
-
جستوجو در متن
-
بیعت شکستن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شِ کَ تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) پیمان شکستن ، بر هم زدن قرارداد.
-
نقض
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - شکستن . 2 - ویران کردن ، منهدم کردن . 3 - شکستن عهد و پیمان .
-
زینهار خوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ دَ) (مص ل .) پیمان شکستن .
-
نکث
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - شکستن عهد و پیمان . 2 - به هم زدن معامله .