کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پیش بین
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) با احتیاط ، دوراندیش .
-
بین
فرهنگ فارسی معین
(بَ یا بِ) [ ع . ] (مص .) جدایی .
-
بین
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ ع . ] ( اِ.) میان ، فاصلة میان دو چیز.
-
بین
فرهنگ فارسی معین
(بَ یِّ) [ ع . ] (ص .) هویدا، واضح .
-
پیش
فرهنگ فارسی معین
قدم (قَ دَ) (ص مر.) آن که پیش از دیگران به کاری دست بزند.
-
پیش
فرهنگ فارسی معین
1 - (ق .) جلو، قبل ، قدام . 2 - پس ، بعد. 3 - (حراض .) نزد. 4 - سوی ، طرف . 5 - (اِ.) یکی از سه حرکت حروف ؛ ضمه .
-
پیش پیش
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) جلو جلو، پیشاپیش .
-
باریک بین
فرهنگ فارسی معین
(اِفا.) خرده بین ، کنجکاو.
-
بین الملل
فرهنگ فارسی معین
(بِ نُ لْ مِ لَ) [ ع . ] (ق مر. ص مر.) میان ملت ملت های مختلف .
-
تاس بین
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) دعانویس .
-
جهان بین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) کنایه از: چشم ، دیده .
-
خوش بین
فرهنگ فارسی معین
( ~. )(ص فا.) کسی که به سرنوشت و پیش آمدها بدگمان نباشد.
-
ذره بین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِ.) عدسی شیشه ای یا بلوری ، که دو سطح آن محدب است و چیزهای ریز را بزرگ نشان دهد.
-
راست بین
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) حقیقت بین .
-
روشن بین
فرهنگ فارسی معین
(رَ شَ)(ص فا.)1 - دانا. 2 - روشنفکر.