کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشبرگ 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برگ بید
فرهنگ فارسی معین
(بَ گِ) (اِمر.) نوعی از پیکان شبیه برگ بید.
-
برگچه
فرهنگ فارسی معین
(بَ چِ) (اِمصغ .) تقسیمات کوچکتر یک پهنة برگ ، برگک ، برگ کوچک .
-
کوپن
فرهنگ فارسی معین
(کُ پُ) [ فر. ] (اِ.) برگ جیره بندی ، کالا برگ (فره ).
-
بید برگ
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (اِمر.) نوعی از پیکانِ تیر که به شکل برگ بید است .
-
برگ
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) 1 - توشه ، آذوقه . 2 - اسباب و اثاثیة زندگی . 3 - میل ، آرزو. 4 - اسباب و سامان .
-
ورق
فرهنگ فارسی معین
(وَ رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - برگ درخت . 2 - برگ کاغذ. ج . اوراق . 3 - دسته ای کارت که با آن بازی کنند.
-
نارون
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِ.) درختی است بزرگ و پرشاخ و برگ بدون میوه و با برگ هایی بیضی شکل و دندانه دار.
-
خوص
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) برگ درخت خرما.
-
گلبرگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ) (اِمر.) برگ گل .
-
نیل
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - ماده ای است آبی رنگ که از برگ انواع درختچة نیل به دست می آید. 2 - درختچه ای است از تیرة پروانه واران ، دارای برگ های مرکب و گل های قرمز یا صورتی ، بیشتر به منظوراستفادة مادة آبی رنگ از برگ آن ها کشت می شود.
-
سعف
فرهنگ فارسی معین
(سَ عَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اسباب خانه ، کالای منزل . 2 - جهاز عروس . 3 - شاخة درخت خرما که از برگ دور شده باشد. 4 - برگ درخت خرما؛ ج . سعوف .
-
اکالیپتوس
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ لا. ] ( اِ.) درختی از تیرة موردی ها، همیشه سبز با برگ های دراز و نوک تیز مانند بید. جوشاندة برگ های تازه یا خشک آن برای بیماری های تنفسی و انفلوانزا مفید است .
-
برگ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ په . ] ( اِ.) 1 - اندامی از گیاه که از جوانه های روی ساقه یا شاخه پدید می آید، بلگ . 2 - واحدی برای کاغذ یا آنچه به صورت کاغذ است ، ورق ، ورقه .
-
پروفرم
فرهنگ فارسی معین
(رُ فُ) [ فر. ] (اِ.) ~برگ پیش فروشی که در آن قیمت کالا و هزینة حمل قید شود و مدت اعتبار معینی داشته باشد، پیش برگ . (فره ).
-
پونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) پودنه ، گیاهی است خوشبو با ساقة بسیار کوتاه دارای برگ هایی مانند برگ نعناع ، در کنار نهرها می روید و خوردنی است .