کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشه ور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشه ور
فرهنگ فارسی معین
( ~. وَ) (ص مر.) دارای پیشه ، کسی که دارای کار و هنری است .
-
واژههای مشابه
-
پیشه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ)(مص م .) کاری را به عنوان پیشه قرار دادن .
-
پیشه گانی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمص .) پیشه وری ، پیشه گری .
-
عاشق پیشه
فرهنگ فارسی معین
(ش . ش ) [ ع - فا ] (ص مر.) آن که پیشه اش عاشقی است .
-
جستوجو در متن
-
احتراف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) پیشه ور شدن ، پیشه گرفتن .
-
ابزارمند
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) (ص مر. اِمر.) پیشه ور، استادکار.
-
هوتخش
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ په . ] (اِ.) پیشه ور، صنعتگر.
-
محترف
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ رِ) [ ع . ] (اِفا.) پیشه ور، صنعتگر.