کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیاپی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیاپی
فرهنگ فارسی معین
(پِ یا پَ پِ) (ق مر.) 1 - پشت سر هم . 2 - هم قدم ، هم عنان .
-
جستوجو در متن
-
انتیاب
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص ل .) پیاپی آمدن .
-
پی درپی
فرهنگ فارسی معین
(پِ دَ پِ) (ق مر.) پیاپی ، متوالی ، یکی پس از دیگری .
-
تتابع
فرهنگ فارسی معین
(تَ بُ) [ ع . ] (مص ل .) پیاپی شدن .
-
توالی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) پیاپی رسیدن .
-
دوگانه
فرهنگ فارسی معین
(دُ نِ) (اِ.) دو جام شراب که پیاپی خورند.
-
طراقاطراق
فرهنگ فارسی معین
(طَ طَ) (اِمر. صت .) آوازها و صداهای پیاپی .
-
یک روند
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ وَ) (ق .) (عا.) پیاپی ، پشت سر هم .
-
متوالی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) پیاپی ، پشت سرهم .
-
باران
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) قطره های آبی که به صورت پیاپی از ابر می بارد. مجازاً: ریزش فراوان و پیاپی چیزی . ؛ ~ آمدن و خون شستن کنایه از: بلای عظیم آمدن و باعث قتل عام شدن .
-
پشتاپشت
فرهنگ فارسی معین
(پُ. پُ) (ق مر.) 1 - پشت سر هم ، پیاپی . 2 - دوشادوش .
-
تاسه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمص .) نفس زدن پیاپی انسان و حیوان از کثرت گرما یا تلاش .
-
ترادف
فرهنگ فارسی معین
(تَ دُ) [ ع . ] (مص ل .) پشت سر هم قرار گرفتن ، پیاپی شدن .
-
تهافت
فرهنگ فارسی معین
(تَ فَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پیاپی افتادن . 2 - بر یکدیگر افتادن .