کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیادگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
موکب
فرهنگ فارسی معین
(مُ کِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گروه سواران یا پیادگان . 2 - گروهی از سواران یا پیادگان که در التزام رکاب پادشاه باشند. ج . مواکب .
-
اسواران
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) 1 - جِ اسوار؛ برندگان اسب ، فارسان . مق پیادگان . 2 - سپاهیان سواره (در زمان ساسانیان ).
-
رجاله
فرهنگ فارسی معین
(رَ جّ لِ) [ ع . رجالة ] (اِ.) جِ راجل . 1 - پیادگان . 2 - اوباش ، فرومایگان .