کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پگاه
فرهنگ فارسی معین
(پِ) (ق مر.) 1 - صبح زود. 2 - زود.
-
جستوجو در متن
-
بکره
فرهنگ فارسی معین
(بُ رِ یا رَ) [ ع . بکرة ] (اِ.) بامداد پگاه ، پگاه .
-
بام
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) صبح ، پگاه .
-
بان
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) صبح ، پگاه .
-
بکور
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پگاه خاستن . 2 - بامداد رفتن . 3 - بامداد کردن . 4 - (ا ِمص .) پگاه خیزی ، سحرخیزی .
-
تبکیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) زود برخاستن ، پگاه برخاستن .
-
صبوح
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] 1 - (اِ.) هر چیزی که صبح بخورند یا بنوشند. 2 - (ق .) پگاه .
-
ابکار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پگاه برخاستن . 2 - (مص م .) بامداد از خواب بیدار کردن . 3 - (اِ.) بامداد.